کد مطلب:163001 شنبه 1 فروردين 1394 آمار بازدید:291

قیاس به نفس
از عوامل تحریف، یكی هم قیاس به نفس است؛ به همین دلیل بیشتر در كتاب هایی كه به صورت نظم و شعر سروده شده اند، دیده می شود كه شاعران و سرایندگان به اصطلاح خواسته اند كه زبان حال امام حسین علیه السلام و اهل بیت و انصار آن حضرت را به رشته نظم بكشند و یا در قالب شعر بریزند، اما در واقع زبان حال خودشان را به تصویر كشیده اند و در نتیجه كارها و گفتارها و رفتارهایی كه فقط برازنده خود و امثال خودشان هست، به اهل بیت اطهارعلیهم السلام بسته اند!

همین زبان حال ها با مرور زمان از كتاب های منظوم و شعر به كتاب های مقاتل و مجالس هم راه یافته و صورت رسمی به خود گرفته است و به عنوان حدیث یا روایت تاریخی، مشهور و مقبول خاص و عام شده است.

پر واضح است كه به بهانه زبان حال نمی توان هر شعر ذلت باری را با عنوان مدح و مراثی اهل بیت علیهم السلام منتشر ساخت. زبان حال امام حسین علیه السلام اگر هم مطابق زبان قال آن حضرت نباشد، لازم است كه حتماً مخالف آن نیز نباشد و بیشتر مقتل خوانی ها و مرثیه سرایی ها و نقل حكایت های ذلت بار با روح بزرگ حسینی و هدف عاشورا مخالفت آشكار دارد و فقط از اینجا ناشی شده است كه گویندگان، آن حضرت را با خود قیاس كرده اند و دردا كه كسی نیست به اینان بگوید:



كار پاكان را قیاس از خود مگیر

گرچه باشد در نوشتن شیر، شیر



امام علی علیه السلام می فرماید:

لا یُقاسُ بِآلِ مُحَمَّدٍصلی الله علیه وآله مِنْ هذِهِ الأُْمَّةِ أَحَدٌ... هُمْ أَسَاسُ الدِّینِ وَ عِمَادُ الْیَقِینِ، إِلَیْهِمْ یَفِی ءُ الْغَالِی، وَ بِهِمْ یُلْحَقُ التَّالِی وَ لَهُمْ خَصَائِصُ حَقِّ الْوِلایَةِ وَ فِیهِمُ الْوَصِیَّةُ وَ الْوِرَاثَةُ...؛ [1] .

هیچ كسی را از این امت، قیاس با آل محمّدصلی الله علیه وآله نتوان كرد و آنان را كه نعمت ارشاد و هدایت آل محمّدصلی الله علیه وآله از سقوط نجات داده است، نتوان با آن پیشوایان الهی مساوی گرفت. آل محمّدصلی الله علیه وآله اركان اساسی دینند و ستون برپای دارنده یقین اند؛ افراطگران باید به سوی آنان برگردند و عقب ماندگان تفریطگر، خود را به آنان برسانند. حق ولایت از ویژگی های آن كمال یافتگان است و وصیت پیامبرصلی الله علیه وآله به برتری آنان و وراثت رهبری، در آن شخصیت های خدا ساخته است. [2] .


[1] نهج البلاغه، خطبه دوم.

[2] جعفري، ترجمه و تفسير نهج البلاغه، ج 2، ص 234.